آیا سن شما برای یادگیری گیتار بالاست ؟

تو این مطلب می خوایم در مورد سن مناسب بتقریبا همه بچه ها تو ذهنشون رویاهایی برای آینده دارن. یکی از این رویاها رسیدن به شغل مورد نظرشون هست. یک سری ها می خوان دکتر بشن یک سری ها هم می خوان مهندس بشن اما بعضی از بچه ها گیتار رو انتخاب می کنن و تو ذهنشون رویای تبدیل شدن به یک گیتاریست حرفه ای رو می پرورونن.
خود من هم در دوران کودکی همین آرزو رو داشتم. خیلی از شب ها خواب می دیدم که گیتار دستمه م مشغول نواختن هستم. صبح ها هم اولین کاری که می کردم سرچ تعبیر خواب گیتار بود.
این رویا ممکنه از ذهن خیلی از ماها محو بشه و با توجه به دغدغه هایی که تو زندگمیون داریم شاید نتونیم دنبالش کنیم. اما خبر خوب اینه که ما تو هر سنی باشیم می تونیم گیتار رو یاد بگیریم. شاید نتونیم ی گیتاریست حرفه ای بشیم و جلوی صد ها هزار نفر ساز بزنیم. اما برای نواختن گیتار و لذت بردن از اون هیچ وقت دیر نیست. شما می تونید بعضی از آهنگ های گیتار رو فقط با چند ماه تمرین یاد بگیرید.

خیلی از هنرجوهایی که در سن بالا شروع به آموختن می کنن دچار شک و تردید هستند و بعضی ها هم افسوس می خورن که چرا زودتر شروع به یادگیری نکردن.

اما این طرز فکر به چه دلیلی ایجاد شده ؟

شاید مهمترین دلیل این موضوع رو بشه به رشد و گسترش شبکه های اجتماعی نسبت داد. معمولا این هنرجوها خودشون رو با بقیه مقایسه می کنن. ممکنه جایی یک هنرجوی 14 ساله رو ببینن که با سرعت بالا داره ساز می زنه و تکنیک های مختلف رو هم خیلی عالی اجرا می کنه .

این مقایسه باعث نا امیدی این هنرجوها میشه و این طور فکر می کنن که هرگز نمی تونن به این سطح برسن.

اما بیاید یکم عمیق تر به موضوع نگاه کنیم . اگه یک هنرجو تو 13 سالگی گیتار رو شروع می کنه و تو 14 سالگی می تونه به این قشنگی ساز بزنه شما هم می تونید این کار رو انجام بدید.

شاید تنها تفاوت اینه که در سن پایین زمان بیشتری برای تمرین وجود داره اما در سن بالا مطمئنا مسئولیت هایی به دوش شماست و زمان کمتری در اختیار دارید. پس تنها چالش رو می تونیم همین زمان بدونیم ولی از لحاظ توانایی یادگیری مطمئنا شما می تونید تحلیلی تر به موضوع نگاه کنید و با چیدن یک برنامه و استراتژی مناسب همین مسیر رو طی کنید.

اولین گام برای چیدن این استراتژی مشخص کردن هدف یادگیریه .

هدف شما از یادگیری چیه ؟

مثلا هدف بعضی از هنرجوهای گیتار الکتریک یاد گرفتن آهنگ های متالیکاست . خیلیا این آهنگ ها رو یاد می گیرن و اینجاست که اهدافشون تغییر می کنه و می خوان چیزهای جدیدتری یاد بگیرن . مطمئنا تو این راه مهارت ها و تکنیک هایی رو هم یاد گرفتن و همین موضوع ممکنه سلیقه موسیقی اون ها رو هم تغییر بده.

پس اگه شما 40 سالتونه و گیتار رو تازه شروع کردید مطمئن باشد می تونید به هدفتون برسید. اما یادگیری گیتار انتها نداره و شما می تونید این مسیر رو تا آخر عمر ادامه بدید حتی وقتی که به همه تکنیک ها و به نوازندگی تو بالاترین سرعت ممکن مسلط بشید.

بزارید یک مثال بزنم.

وقتی ما شروع به یادگیری حروف الفبا کردیم ابتدا از کتاب ها و نوشته های ساده شروع کردیم. بعد به سراغ کتاب های پیچیده تر رفتیم و حالا امروز می تونیم با توجه به شغل یا زمینه کاریمون تخصصی ترین کتاب های اون حوزه رو هم بخونیم.

اما آیا خوندن تخصصی ترین و پیچیده ترین کتاب باعث میشه که شما کتاب خوندن رو کنار بزارید ؟

مطمئنا خیر.

شما کتاب ها رو به خاطر داستان و موضوع اون می خونید.

دوست نوازنده ای داشتم که علاقه ای شدیدی به سبک متال داشت و واقعا هم در اجرای تکنیک های این سبک و نواختن در سرعت بالا توانا بود اما بعد از گذشت چند سال به موسیقی بلوز گرایش پیدا کرده بود. خودش علت این موضوع رو به اتفاقاتی که در این چند سال تو زندگیش رخ داده بود و تجربیاتی که کسب کرده بود بیان می کرد . در واقع حس می کرد موسیقی بلوز یک جورایی بیان کننده داستان زندگی چند سال گذشتش هست.

در واقع سبک بلوز از لحاظ تکنیک و توانایی اجرا در بسیاری از قطعات ساده تر از موسیق متال هست اما حس و حال و داستانی که بیان می کنن فرق داره . برای دوست ما دیگه یادگیری تکنیک و اجرای نمایشی مطرح نبود و چیزی که اهمیت داشت داستان قطعات بود.

مزیت یادگیری گیتار در سن بالا

مزیتی که یک هنرجوی 40 ساله نسبت به هنرجوی 14 ساله داره همین تجربه هست. پس اگه یک هنرجوی 40 ساله بتونه این تجربه رو روی گیتار پیاده کنه مطمئنا خیلی از یک هنرجوی 14 ساله جلوتر خواهد بود .

کافیه از یک هنرجوی 14 ساله و 40 ساله که هر دو از لحاظ تکنیکی در یک سطح هستند بخواید که روی یک گام بداهه نوازی کنن. به احتمال زیاد هنرجوی 40 ساله به علت تجربیات بیشتر حس و حال و داستان پخته تر و عمیق تری ارائه میده.

در واقع چیزی که شما رو به عنوان یک گیتاریست از بقیه متمایز می کنه همین موضوعه .

در حال حاضر هزاران گیتاریست در شبکه های اجتماعی و یوتیوب وجود دارن که به همه تکنیک ها مسلط هستند و خیلی سریع ساز می زنن. اما چیزی که باعث میشه بزرگانی مثل دیوید گیلمور یا گری مور متمایز باشن داستان پشت قطعاتشون هست و تکنیک در درجه دوم اهمیت قرار داره.

البته شاید بگید که ضرورتا داشتن تجربه به این معنی نیست که بتونیم اون رو خوب روی گیتار اجرا کنیم.

بله این حرف درسته. شما باید به هر حال یک سری از تکنیک ها رو برای اجرا و پیاده کردن این داستان روی گیتار یاد بگیرید. اما مطمئن باشید اگر تمرکز کافی رو داشته باشید و هدفتون رو هم همین موضوع یعنی بدست آوردن توانایی برای اجرای احساسات درونیتون روی گیتار قرار بدید خیلی زودتر از اون چیزی که فکرش رو می کنید به اون دست پیدا می کنید.

اگر می خواید در مورد انتخاب مسیر برای یادگیری گیتار و نحوه تسلط به تکنیک های مختلف بدونید پیشنهاد می کنم مطلب زیر رو بخونید

نقشه راه یادگیری گیتار