صحبت های راستی کولی در مورد تمرین گیتار

راستی کولی

rusty cooley علاوه بر اینکه یکی از بهترین نوازندگان گیتار هفت سیم و هشت سیم دنیاست یک معلم با تجربه ی گیتار نیز می باشد. او تاکنون مستر کلس های بسیاری را برگزار و محصولات آموزشی فراوانی را منتشر کرده است.

در این مطلب خلاصه ای از مصاحبه  او که در سایت  practiceguitarnow.com منتشر شده است را خواهید خواند. او در این مصاحبه در مورد تمرین گیتار صحبت کرده است.

در این مصاحبه نکات آموزشی فراوانی وجود دارد. شور و انگیزه ی کولی برای تمرین و یادگیری مثال زدنیست. او در این مصاحبه بیان می کند که برای تسلط بر تکنیک sweep picking  ، شش تا نه ماه تمرین کرده است. متاسفانه  بعضی از افراد  این نوازنده ها را نابغه هایی می دانند که از سیاره ی دیگر آمده اند. غافل از اینکه مهمترین دلیل موفقیت این نوازنده  ها تلاش و تمرین بوده است.

با هم این مصاحبه را می خوانیم :

در طول این سال ها دیدگاه شما نسبت به تمرین گیتار چه تغییری داشته است ؟ ابتدا روی چه مواردی تمرکز می کردید و حال تمرکز شما روی چیست ؟

از وقتی که به طور جدی شروع به تمرین گیتار کردم من هم مثل همه یک برنامه ی تمرینی داشتم. برنامه ی تمرینی من هم بخش های مختلفی داشت. به عنوان مثال ۳۰ دقیقه را به تئوری موسیقی اختصاص می دادم یا موارد دیگر مثل بداهه نوازی ، نوشتن سولو ، تمرین ریتم یا تمرین تکنیک مثل : hammer on  ، pull off ، tapping ، sweep picking ، alternate picking و ….

البته در شروع ابتدا با گام پنتاتونیک آشنا خواهید شد. ولی سعی کنید روی همین گام هم شروع به ساخت lick های مختلف کنید. چون تازه کار هستید نتایج زیاد جالب نخواهد بود و شاید شباهتی به یک سولو نداشته باشد.اما با تمرین خواهید توانست پیشرفت خوبی داشته باشید و در نهایت یک سولو بسازید.

در طول فرآیند یادگیری گیتار یکی از کارهای مهمی که انجام دادم تعیین هدف برای تمریناتم بود. در واقع در کنار تلاش برای تسلط بیشتر بر تکنیک ها و آشنایی با گام ها زمانی را مشخص می کردم و سعی می کردم در زمان تعیین شده به آن هدف برسم. به عنوان مثال در ۶ ماه آینده  باید بتوانم در گام پنتاتونیک بداهه نوازی کنم یا یک سولو در این گام بنویسم.

پس شما باید دو چیز را تعیین کنید : ۱) برنامه تمرینی عملی  ۲) هدف مورد نظر از این برنامه ی تمرینی

این برنامه ی تمرینی باید شما را به آن هدف برساند.

این روزها برنامه ی تمرینی من بیشتر حول رویدادهایی که پیشرو دارم تنظیم می شود. آیا قرار است یک آلبوم ضبط کنم ؟ کنسرتی پیش روست یا می خواهم یک فیلم آموزشی تهیه کنم ؟

من بیش از ۳۰ سال است که گیتار می زنم به همین علت برایم مشکل است که مثلا در اتاقی بنشینم و هشت ساعت آلترنیت پیکینگ تمرین کنم. به همین خاطر تمرینات من بیشتر بر اساس رویدادهای پیش رو یا پروژه هایی است که دارم روی آنها کار می کنم.

دوباره بر گردیم به سال های ابتدایی شروع کار شما. تسلط بر چه تکنیک هایی برای شما سخت تر بود و چه برنامه ای پیاده کردید تا در نهایت بر آن ها مسلط شدید ؟

Sweep picking در ابتدا یکی از سخت ترین تکنیک ها برای من بود. در واقع این تکنیک چیزی نیست که بتوانید از همان ابتدا از آن در قطعات استفاده کنید. بلکه ابتدا باید به درجه ای از تسلط در آن برسید تا توانایی به کار گیری آن را داشته باشید.

وقتی من گیتار را شروع کرم هنوز کسی از sweep استفاده نمی کرد. مالمستین اولین فردی بود که در  قطعات  خود sweep picking را به کار برد.

در آن زمان هیچ کتاب یا اطلاعاتی در مورد این تکنیک وجود نداشت و من به صورت خود آموز شروع به یادگیری این تکنیک کردم. چیزی حدود ۶ تا ۹ ماه طول کشید تا بتوانم یک sweep arpeggios تمیز اجرا کنم.

در تمام این ماه ها از خودم سوال می کردم که آیا بالاخره می توانم روزی از این تکنیک استفاده کنم ؟ اما اینقدر عاشق صدایی که این تکنیک ایجاد می کرد بودم که به تمرین ادامه دادم. خاطرم هست هر وقت قطعات مالمستین را می شنیدم به خودم می گفتم بالاخره یک روز من هم اینگونه خواهم نواخت

مهمترین خصوصیتی که در شما وجود داشت و باعث شد تبدیل به یک نوازنده ی بزرگ شوید چه بود ؟

شوق و انگیزه ای که در من برای تبدیل شدن به یک نوازنده ی حرفه ای وجود داشت. آرزو داشتم مثل گیتاریست های مورد علاقه ام ساز بزنم. فقط همین.

من فکر می کنم اگر شما خیلی مستعد هم نباشید اما انگیزه و اشتیاق و زمان کافی برای تمرین را داشته باشید بالاخره به هدف خود خواهید رسید.

مورد دیگری که یک عامل مهم نه تنها برای موفقیت گیتاریست ها بلکه برای تمامی نوازندگان است لذت بردن از تمرین است. بسیاری از افراد با کلمه ی تمرین رابطه ی خوبی ندارند و می خواهند سریع آهنگ های نوازنده ی مورد علاقه شان را بنوازند.

من خودم ترجیح می دهم  بیش از نیمی از وقتم را به جای نواختن یک قطعه تمرین کنم چون می دانم همین تمرین ها من را به نوازنده ی بهتری تبدیل خواهد کرد. من از تمرین گام ، تکنیک های مختلف و بداهه نوازی لذت می بردم.

سوال بعدی من در مورد نظم در تمرین است. شما گفتین  در تمام این سال ها انگیزه ی خود برای تمرین گیتار را حفظ و منظم تمرین کردید. اما این انضباط چگونه بدست آمد ؟

دقیقا نمی دانم که شور و شوق اولیه ی من برای یادگیری گیتار از کجا آمد اما در طول فرآیند یادگیری معلمی داشتم که بسیار در این راه به من کمک کرد. او نه تنها از لحاظ فنی یک معلم خوب بلکه یک انگیزه دهنده ی عالی نیز بود.

او دید مثبتی نسبت به تمرین گیتار به من داد. وقتی در اجرای تکنیکی مشکل داشتم هیچگاه به خود نمی گفتم که نمی توانم انجامش بدهم. بلکه دید من این بودکه  تا چه زمانی باید برای انجامش صبر کنم.

این طرز فکر به بخش های دیگر زندگی من نیز منتقل شده است. من سال هاست بدنسازی کار می کنم و در مورد بلند کردن وزنه ها نیز همین گونه فکر می کنم.

فکر می کنید مهمترین کارهایی که یک نوازنده باید در جلسه ی تمرین گیتار انجام بدهد چیست ؟ چه عواملی سبب پیشرفت و افزایش بازدهی تمرین می شود ؟

مشخص کنید به کجا می خواهید برسید. تمرین بی هدف شما را به جایی نخواهد رساند. باید بدانید در مقطع فعلی چه چیزهایی برای شما مهم است و سریع ترین راه رسیدن به آن ها چیست.

نمی توانم بگویم دقیقا چه مواردی زیرا این موارد برای هر نوازنده ای متفاوت است.

به عنوان مثال : وقتی ابتدا به هنرجوها مدها را تدریس می کنم. افرادی پیدا می شوند که می خواهند یک گام را در هر ۱۲ کلید تمرین کنند. به نظرم این کار اتلاف وقت است. شما باید ابتدا یک کلید را به طور کامل تمرین کنید. تمرین کامل یک کلید باعث می شود  نت ها را در آن کلید بهتر به خاطر بسپارید. این موضوع در آینده می تواند تاثیر فوق العاده ای روی بداهه نوازی شما داشته باشد. بعد از اینکه به یک کلید مسلط شدید حالا به سراغ کلید های دیگر بروید.

اگر شما تمام کلید ها را تمرین کنید و بعد هیچوقت از آنها استفاده نکنید تمرین شما فایده ای نخواهد داشت. سعی کنید روی هر کلید که تمرین می کنید  بداهه نوازی کنید و آهنگ بسازید .این کار باعث می شود  نتها را هم در هر کلید به خاطر بسپرید. خود من هم به همین صورت توانایی نوازندگی در هر ۱۲ کلید را بدست آوردم.

پس با هدف و تمرکز تمرین کنید.

وقتی در ابتدای راه بودید و به قطعات نوازنده ی مورد علاقه تان گوش می کردید آیا لحظاتی برایتان پیش آمد که در توانایی های خود شک کنید و از خود بپرسید  آیا من هم روزی به این سطح خواهم رسید ؟

خیر هیچوقت این حالت برای من پیش نیامد. می دانستم که روزی مانند آنها خواهم نواخت. سوالی که برای من پیش می آمد این بود که چه زمانی به این درجه می رسم.

به عنوان مثال اگر فردا بخواهم به یک نوازنده ی جاز تبدیل شوم می دانم که از پس انجام آن بر می آیم. به نظر من هر کسی در نوازندگی می تواند به هر جایگاهی برسد. موضوع تنها تمرین و داشتن زمان کافی برای تمرین است. کافیست انگیزه ی خود را حفظ کنید.

متاسفانه بعضی از نوازندگان تازه کار خود را با دیگران مقایسه می کنند در نتیجه ناامید شده و انگیزه  خود را از دست می دهند.  دید خود را نسبت به موضوع تغییر دهید . نوازندگان دیگر باید منبع انگیزه  برای شما باشند که سخت تر تمرین کنید. نه وسیله ای برای مقایسه.

کمی در مورد خلاقیت در موسیقی صحبت کنیم . به نظر شما خلاقیت چگونه به وجود می آید و راه کار عملی شما برای پرورش و حفظ آن چیست ؟

خلاقیت از تجربه بدست می آید وقتی یک آکورد یا گام جدید یاد می گیرید . ببینید که چه ایده های جدیدی به ذهن شما می رسد. سعی کنید این ایده ها را گسترش دهید.

به نظرم یکی از چیزهایی که تاثیر زیادی در خلاقیت دارد شناخت کامل فرت برد است. هرچه بهتر محل نت ها را روی فرت برد بدانید. بهتر می توانید نت ها را انتخاب و ایده هایی که در ذهن خود دارید را گسترش و از الگوی یک گام در هر قسمتی از فرت برد استفاده کنید. در واقع دانستن تئوری خلاقیت را ساده تر می کند.
یادگیری تئوری گیتار یک امر واجب برای هر نوازنده ای است و ندانستن آن مانند گم شدن در نا کجا آباد و تلاش برای یافتن مقصد است. شاید بالاخره مسیر را پیدا کنید اما مطمئنا اگر یک نقشه داشتید این کار را سریع تر انجام می دادید.

آیا در طول مدت زمانی که گیتار یاد می گرفتید دوره هایی بود که فکر می کردید پیشرفت شما متوقف یا کند شده است ؟

مطمئنا در طول فرآیند یادگیری فراز و نشیب برای همه نوازنده ها وجود دارد. لحظاتی خواهد بود که شما حس می کنید از تمرین زده شده اید.

من دو راه برای مقابله با این لحظات داشتم. راه اول گوش دادن به آهنگ های جدید بود. یک ریف یا سولوی زیبا دوباره انگیزه ی من را بر می گرداند و خلاقیت را در من زنده می کرد.

گوش دادن به نوازندگان مختلف یکی از راه های افزایش خلاقیت است. بعضی از نوازنده ها مخالف این کار هستند. به نظرم شما باید به همه ی سبک ها گوش کنید و خود را محدود نکنید. اگر خود را محدود کنید کارهایی که ارائه می دهید نیز یکنواخت خواهد بود.

راه دوم خرید کتاب یا سی دی آموزشی جدید بود. یادگیری یک لیک ، آکورد یا گام جدید نیز می توانست شور و اشتیاق از دست رفته را دوباره در من به وجود آورد.

در دوران یادگیری گیتار چگونه پیشرفت خود را در قسمت های مختلف نوازندگی اندازه گیری می کردید ؟

در ابتدا هر سه ماه یک بار آهنگ هایی که می نواختم را روی کاست ضبط می کردم و با سه ماه قبل مقایسه می کردم. اگر منظم تمرین کنید این مقایسه ها مطمئنا شما را هیجان زده خواهد کرد و انگیزه ی شما را افزایش می دهد.  سعی کنید در این مقایسه ها با خودتان رو راست باشید. همچنین شما می توانید در آهنگ های ضبط شده نقاط ضعف خود را نیز پیدا کنید.

فکر می کنید چه تکنیکی در گیتار هست که حتی در صورت رسیدن به بالا ترین سطح در نوازندگی نباید از تمرین آن دست بردارید ؟

بداهه نوازی و نوشتن آهنگ. بداهه نوازی چیزی است که همیشه می توانید در آن بهتر و بهتر شوید و هیچ انتهایی ندارد. همچنین شما به عنوان یک نوازنده ی گیتار باید آمادگی خود را در اجرای تکنیک ها حفظ کنید. به خصوص اگر در سبک های کار می کنید که به سرعت و تکنیک بالایی برای اجرای قطعات احتیاج دارند.

منبع : practiceguitarnow.com

می دونی قدم اول برای تبدیل شدن به یک گیتاریست واقعی چیه ؟

اگر هنرجوی گیتار هستی پس باید نام نت های گیتار رو هم بلد باشی

من کتابی رو در سایت منتشر کردم که در اون یک برنامه سه هفته برای حفظ نت های گیتار آورده شده .در این برنامه از دو روش برای تمرین استفاده میشه که به شما در حفظ سریع تر نت ها کمک می کنه . برای دانلود کتاب روی لینک زیر کلیک کن

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. mohammad گفت:

    سلام واقغا عالی بود بسیااااااار عالی ممنون از زحمتاتتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *